پهلوان : سلام بر ممد آقا .
ممدآقا : سلام بر پهلوان . خوش آمدی ، آقا دیگه دیر به دیر به ما سر می زنی ها ؟
پهلوان : بله تنوع موضوعات وبلاگ زیاد شده و از آنجا که حضور بنده در اینجا معمولا با حوادثی برای ایجاد یک پست همراه است ، نمی توانم مانند سابق به شما سر بزنم .
ممدآقا : چی داری می گی ، این سری از اولش قاطی کردی ها ؟ پست چیه ؟ وبلاگ چی ؟
پهلوان : آقای محترم ، مصرف میوه ما کم شده بر این اساس کمتر به میوه فروشی می روم . حالا خوب شد .
ممدآقا : واقعا که از شما دیگه انتظار نداشتم . برای چی میوه کم مصرف می کنید ؟ چرانسبت به این بخش هرم غذایی غافل هستی . اصلا می دونی مصرف روزانه میوه جات و سیبزیجات چه نقش مهمی در سلامتی داره . اصلا می دونی که یه مبحث در بحث پزشکی هست که با تاکید بر تغذیه سعی دارد از میوه ها و غذاهای طبیعی به عنوان نوعی دارو استفاده کنه ؟
پهلوان : بله صحبت های شما صحیح است و شایسته رعایت . اما بنده که مصرف میوه را قطع نکرده ام . کم کرده ام .
ممدآقا : خوب این از قطع کردن هم بدتره ، شما با اینکارت به چرخه اقتصادی و بازار خرید و فروش هم ضرر می زنی . اصلا آن روز در رادیو می گفت که در دوسال اخیر به دلیل افزایش قیمت ، مصرف زیاد به طور عمده ای کاهش یافته و این زنگ خطری است برای سلامتی مردم و بلاخص نسل های جوان که باعث می شود در آینده احتمالا به بیمارهای متعددی دچار بشوند . الان اکثر جون هایی که من می بینم مریض هستند . رنگشون پریده ، بی حال . نه جون ها بلکه اکثر افراد رنگ به چهره ندارند ، اصلا بنظرم درصد زیادی از مردم بیمارند .
پهلوان : ممدآقا ، یعنی عمق فاجعه اینقدر است ؟
ممدآقا : آره ، آقا کجای کاری ، خودشون دیروز گفتن که در شهرها پارازیت های خاصی برای مقابله با رسانه های دیگر ارسال می کنند ،که این موضوع بسیار خطر ناک است و البته نکته جالبش این بود که نمی دونند کی میفرسته . حالا کی می دونه شاید این امواج باعث تغییر رنگ مردم شده .
پهلوان : ممدآقا شما همیشه با این وضعیت به مردم نگاه می کنید ؟
ممدآقا : با چه وضعیتی ؟
پهلوان : با عینک آفتابی به چشم ؟
ممدآقا : آها اینو می گی . بابا این که اسمش عینک دودیه ، آفتابی چیه ؟ آره چطور مگه ، از نظر شما اشکال داره ؟
پهلوان : نه ، ولی خوب شاید این عینک باعث شده که یه مقدار زنگ را درست تشخیص ندهید .
ممدآقا : یعنی چی . یعنی من چشمام آلبالو گیلاس می بینه ، آقا چشم های من بقدری قوی هستند که می توانند یک مگس را از فاصله چند مایلی ببینند .
پهلوان : مایل . شما اصلا می دونی هر مایل چقدر است ؟ که اونهم مگس را از اون فاصله ببنید ؟
ممدآقا : یعنی چی آقا چه وضعشه . به تیپ ما توهین می کنید ، ما رو ناقص و معیوب جلو می دهید و آخرش هم علم و دانش من رو می بری زیر سئوال . همین شمایید که باعث آزار مردم می شوید . آخه یکی نیست به تو بگه به تو چه ربطی داره من عینک دودی می زنم ؟ مگه تو نماینده گشت ارشادی ؟ آقا من می گم مگس رو می بینم تو بگو آره ، چی کار داری به مایل آخه ، من می گم رنگ و روی مردم عوض شده ، شما بگو شده . اصلا بحث نکن با من .
پهلوان : چشم قربان .
ممدآقا : چیرو چشم قربان . چرا مسخره می کنی ؟
پهلوان : خوب بحث نمی کنم دیگر ، مگر شما نفرمودید .
ممدآقا : نه بحث بکن اما صحبت های من رو تایید کن ، بگو آره درسته ، یا بگو آفرین ممد آقا و از این حرف ها .
پهلوان : بالاخره ما نفهمیدیم که بحث کنیم یا نکنیم ؟ آفرین ممدآقا که شما عینک آفتابی را در مغازه به چشمتان زده اید . آفرین واقعا جای تحسین دارد .
ممدآقا : ممنون . نه گفتم یه موقع امواج فرا بنفش چشمام رو اذیت نکنه ، بعد شم که می دونم در تابستان میزان تابش اشعه یوی وی ساطع شده از خورشید زیاده خوب باید اقدامات خاصی انجام داد دیگه .
پهلوان : آفرین ، آفرین ، هر چند که من نمی دونم اشعه یوی وی چی هست ، ولی چون شمایید حتما درسته .
ممدآقا : ممنون ، آها اینجوری شد . همیشه سعی کن تعریف کنی، بین در معاشرت هات از افراد فقط تعریف کن ، فقط .
پهلوان : ، آفرین بر پرفسور ممد آقای دانا .آفرین ، آفرین هراز و سیصد آفرین ، فرشته روی زمین و هوا .
ممدآقا : حالا چرا مسخره می کنی ؟
پهلوان : نه من کجا مسخره نمودم . من اصلا در حدی نیستم که شما را مسخره کنم .
ممدآقا : آخه اینجوری برداشت شد . حالا بگو ببنیم این مدل عیکنه بهم میاد نه چهره را جذابتره کرده آره .
پهلوان : آره کاملا تغییرات بنیادینی در چهره شما ایجاد نموده است .
ممدآقا : حالا کجاشو دیدی من چون یه مقدار پوستم تیره ست البته نه زیاد ولی خوب نزدیک برنزه ، یه آرایشگری در این محل آومده می گه شما باید یه مقدار تغییراتی ایجاد کنی ، مثلا موهات رو یه مقدار هایلایت روشن بدی البته نه زیاد یه دستی هم به سر و روت بکشی . چطوره به نظر شما ؟
پهلوان : آرایشگاه مردونه است ؟
ممدآقا : آره دیگه پس چی ؟
پهلوان : والا چی بگم باید دید تا نظر داد .
ممدآقا : آقا نظرت در مورد این گردبند چیه ؟ علامت فروهره ها ؟ می دونی که چیه ؟
پهلوان : آره می دانم . واقعا برازنده شماست .
ممدآقا : یک سری دست بندی های جدیدی هم آومده می خوام از اونها هم بگیرم ، نظر شما چیه ؟
پهلوان : دست بند برای زندانیان ؟
ممدآقا : نه بابا دست بند که جون ها دارند دیگه ندیدی ؟
پهلوان : چرا در دست آنها دیده ام . خوب یه جفت هم باید برای شما خریده بشود ، حتما لازم است .
ممدآقا : ببینم آفتاب از کدوم طرف در آومده ، چه عجب آقا شما زد حال نزدی ؟
پهلوان : نه ، آخه باید از شما تعریف کرد ، نظرت مخالفی بیان نداشت ، و به طور کلی مخالفت نکرد .
ممدآقا : آها آفرین ، حالا شد .
پهلوان : ممدآقا این بیت شعر رو از حضرت سعدی شنیده اید:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
آگر آدمی به چشم است و دهان و گوش بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت ؟
ممدآقا : خوب حالا ، آره . خودم بلدم .
پهلوان : چه خوب . فقط خیلی خوب می شد که شما که اینقدر سعی در به اصلاح زیبا سازی و تجهیز ظاهرتان دارید ، کمی هر در خوی و منش انسانی خود نیز تامل کنید . که الحق شباهت تامی به رفتارهای اقتدار گرایانه و دیکتاتور ماآبانه دارد
ممدآقا : بله چی شد ؟
پهلوان : هیچی . فقط گفتم که شما که این قدر به ظاهر خود توجه دارید کمی هم به رفتار خود توجه داشته باشید و به اصطلاح دموکراتیک و تکثر گرا باشید .
ممدآقا : بله بله . منو خودم دموکراسی هستم . چی می گی آقا .
پهلوان : منظور دموکراسی خواه است ؟
ممدآقا : حالا هر چی ، بین آقا جون اولا که رفتارها من به خودم مربوطه ، دوما اینکه این رفتارها کاملا دموکراتیکه ، سوما شما خودت می دونی رفتار دموکرارتیک چی هست اصلا ؟
پهلوان : سعه صدر ، توجه به نظرات مخالفین ، پذیرش متفاوت بودن نظرات و عقاید . عدم تحمیل عقیده و نظرات ، احترام به اشخاص صرف نظر از ظاهر و تعلق آنان به معیار خاص و دیگر موارد .........
ممدآقا : خوب دیدی که من دموکراتم . نه خدا شاهده شما یه دونه آدم تو این شهر ، نه تو این کشور ف نه اصلا تو کل کره زمین دموکرات تز از من پیدا کن
پهلوان : بله ، آها یادم نبود ، آفرین ، آفرین ، شما خیلی خوبید ، ایجا تعدادمان کم هست و گرنه شعار هم می دادیم .
ممدآقا : شعار چی ؟
پهلوان : نمی دونم ، می ساختیم دیگه ، مثل صل علی محمد ، ممدآقا خوش آمد و از این حرف ها ........ آقا با اجازه من مرخص بشم . خداحافظ
ممدآقا : ببین همیشه میای پیش من اینطوری باش . . برو خدا به همرات.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.